معنی اہل بنانا - جستجوی لغت در جدول جو
اہل بنانا
مستقیم کردن، واجد شرایط بودن
مُستَقیم کَردَن، واجِد شَرایِط بودَن
دیکشنری اردو به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بادل بنانا
ابری کردن، تشکیل ابر
اَبری کَردَن، تَشکیل اَبر
دیکشنری اردو به فارسی
جعل بنانا
جعلی بودن، جعل، تحریف کردن
جَعلی بودَن، جَعل، تَحرِیف کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
ماڈل بنانا
مدل قرار دادن، مدل سازی
مُدِل قَرار دادَن، مُدِل سازی
دیکشنری اردو به فارسی
پل بنانا
پل زدن، ساختن پل ها
پُل زَدَن، ساختَن پُل ها
دیکشنری اردو به فارسی